هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق نافرجام، بی‌وفایی و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید. شاعر از بی‌وفایی معشوق و دردهای دل شکسته خود می‌نالد و به بی‌اساسی عهد و وفا اشاره می‌کند. همچنین، از ناله‌های بی‌ثمر و فریادهای بی‌پاسخ سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و نگاه انتقادی به روابط انسانی است که درک آن برای مخاطبان جوان و بزرگسال مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۳۰۰

آن شوخه به ما جز سر بیداد ندارد
با وعده دل غمزده شاد ندارد

کرد از من دل شیفت آن عهد شکن باز
آن گونه فراموش که کس باد ندارد

بلبل چه فرستد سوی گل تحفه که در دست
بیچاره به جز ناله و فریاد ندارد

بر عهد تو تکیه نتوان کرد و وفا نیز
کین هر دو بنانیست که بنیاد ندارد

هر دله که نپوشد نظر از گوشه آن چشم
مرغیست که اندیشه صیاد ندارد

تو جنگ میاموز بدان غمزه که آن شوخ
در فتنه گری حاجت استاد ندارد

بر حال کمال ار نکنی رحم عجب نیست
شیرین ز تجمل سره فرهاد ندارد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.