هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از عشق به دوست و لطف او سخن می‌گوید. شاعر از نسیم دوست و تأثیر آن بر روح و روان خود می‌گوید و از امید و شادی‌ای که پس از ناامیدی به او رسیده، سخن می‌راند. همچنین، اشاره‌ای به داستان یعقوب و پیراهن یوسف دارد و از رسیدن پیام رحمت الهی یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و دینی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۱۱

از کوی دوست دوش نسیمی به من رسید
کر لطف او رمیده روانم به من رسید

جانم فدای باد که از یک نسیم او
صد روح راحتم به دل ممتحن رسید

یعقوب روشنی ز قدوم عزیز بافت
با خود ز مصر رابحة پیرهن رسید

جانها دم از روایح رحمان همی زنند
آری مگر پیام اویس از قرن رسید

گوشی چه کرده ام ز نکوئی که در عوض
کآنچ از خدای خواسته بودم به من رسید

که بی سهیل کشیدیم در یمن
سهل است چون سهیل دگر با بمن رسید

بودیم نا امید به یکبارگی ز جان
ناگه امید ادنسب عناالحزن رسید

خورشید ذره پرور و جمشید مهر فر
ماه ستاره لشکر و شاه ختن رسید

دم در کشیده بود کمال از سخن کنون
درج سخن گشاده که وقت سخن رسید
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.