هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او از بیوفایی معشوق، انتظار کشیدن، و آرزوی وصال میگوید و از مفاهیمی مانند عشق، رنج، و انتظار استفاده میکند. همچنین، شاعر به شهرت و معانی خاص در سخن اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم عمیق ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد.
شمارهٔ ۳۱۳
از لیش هر گه که خواهم کام دشنام دهد
اگر نه مطفل است و خورد بازی چرا کام دهد
ساحری بنگر که چون نقلی بخواهم زان دهان
بسته بنماید ز لب وز غمزه بادامم دهد
گویدم یک روز سیمین ساعدم بینی بدست
از انتظارم سوخت تا کی وعده خامم دهد
مستنى خواهم که هشیاری نباشد هر گزش
ساقئی کر تا به یاد لعل او جامم دهد
قاصد آنم که جان افشانمش از هر طرف
قاصدی گر زآن طرف آید که پیغامم دهد
در بهای خاک پایش نیستم نقدی دریغ
کو فریدون تا دوصد گنج گهر وامم دهد
خلق گویند از سخن مشهور عالم شد کمال
معنی خاص است و بس کو شهرت عامم دهد
اگر نه مطفل است و خورد بازی چرا کام دهد
ساحری بنگر که چون نقلی بخواهم زان دهان
بسته بنماید ز لب وز غمزه بادامم دهد
گویدم یک روز سیمین ساعدم بینی بدست
از انتظارم سوخت تا کی وعده خامم دهد
مستنى خواهم که هشیاری نباشد هر گزش
ساقئی کر تا به یاد لعل او جامم دهد
قاصد آنم که جان افشانمش از هر طرف
قاصدی گر زآن طرف آید که پیغامم دهد
در بهای خاک پایش نیستم نقدی دریغ
کو فریدون تا دوصد گنج گهر وامم دهد
خلق گویند از سخن مشهور عالم شد کمال
معنی خاص است و بس کو شهرت عامم دهد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.