هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که درد عشق و جدایی را بیان می‌کند. شاعر از عشق به عنوان درد بی‌درمان یاد می‌کند و عاشقان را قلندرصفت می‌خواند که هرگز از عشق نمی‌میرند. همچنین، از غمزه‌های دلجو و وعده‌های وفادارانه یاد می‌کند و به زیبایی و فریبندگی معشوق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۳۵۳

بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد
هم درد تو خوشتر که علاج دل ما کرد

عشاق قلندر صفت از عشق نمیرند
آنکس که بمیرد همه گویند خطا کرد

با پیر من از عشق بکی گفت بپرهیز
زد کفش برو از غضبه و رو بعصا کرد

داد از سر کین زلف تو سرها همه بر باد
بازش بسر خویش ندانم که رها کرد

خشنودم از آن غمزه دلجو که ز شوخی
هر وعده که کردی به جفا جمله وفا کرد

گر داشت غباری ز خط آئینه رویت
گیرد به کنارش چو توجه به صفا کرد

چون دید کمال آن خط ورځ فاتحه بر خواند
شب بود فریب سحرى بر تو دعا کرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.