هوش مصنوعی:
متن بالا بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و ناامیدی از وصال معشوق است. شاعر از درد فراق و بیقراری دل سخن میگوید و تلاشهای بیثمر خود را برای رسیدن به آرامش توصیف میکند. همچنین، به ناتوانی در تغییر تقدیر و پذیرش سرنوشت اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار بوده و نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۳۶۸
جان را به غیر وصلت خوشدل نمی توان کرد
وز دل نشان مهر زابل نمی توان کرد
در دل بگشت ما را زینسان قضای مبرم
آری فضای مبرم باطل نمی توان کرد
بر گیر بند و زنجیر از دست و پای مجنون
کورا به هیچ بنده عاقل نمی توان کرد
بسیار سعی کردم کاری نشد میسر
بدبخت را بکوشش مقبل نمی توان کرد
خاک درت ببوسم چون باد باز گردم
کآنجا ز بی غوغا منزل نمی توان کرد
خاک در تو بارب کان خود چه کیمیائیست
کانرا به هیچ وجهی حاصل نمی توان کرد
گفتی کمال پیدل صبر است چاره تو
ای جان من صبوری بیدل نمی توان کرد
وز دل نشان مهر زابل نمی توان کرد
در دل بگشت ما را زینسان قضای مبرم
آری فضای مبرم باطل نمی توان کرد
بر گیر بند و زنجیر از دست و پای مجنون
کورا به هیچ بنده عاقل نمی توان کرد
بسیار سعی کردم کاری نشد میسر
بدبخت را بکوشش مقبل نمی توان کرد
خاک درت ببوسم چون باد باز گردم
کآنجا ز بی غوغا منزل نمی توان کرد
خاک در تو بارب کان خود چه کیمیائیست
کانرا به هیچ وجهی حاصل نمی توان کرد
گفتی کمال پیدل صبر است چاره تو
ای جان من صبوری بیدل نمی توان کرد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.