هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق شاعر به معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند روشنایی خانه از دیدار معشوق، گلشن شدن بیت احزان از روی او، و فروتنی سرو در مقابل بالای بلند معشوق، عشق خود را توصیف میکند. او همچنین از دردها و آههایش میگوید و بیان میکند که حتی بهشت را هم به خاک سر کوی معشوق ترجیح میدهد. شاعر از معشوق میخواهد که طرف عاشق خود را بگیرد و تأکید میکند که حق با اوست. در پایان، او از دل خود به عنوان مرغی یاد میکند که همیشه در کوی معشوق آشیانه دارد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و سوختن نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۳۸۸
خانه دیده ز دیدار تو روشن باشد
بیت احزان من از روی تو گلشن باشد
سرو هر چند سرافراز بود در بستان
پیش بالای بلند تو فروتن باشد
آن همه درد کز آئینه رویت برخاست
اثر آه من سوخته خرمن باشد
نبرم تا به قیامت به زبان نام بهشت
اگرم خاک سر کوی تو مسکن باشد
طرف عاشق خود گیر که تا مدعیان
همه دانند که حق برطرف می باشد
گر تو عار نداری که منت دارم دوست
بعد ازینم چه غم از طعنه دشمن باشد
طرفه مرغیست دل خانه برانداز کمال
که مدامش سر کوی نو نشیمن باشد
بیت احزان من از روی تو گلشن باشد
سرو هر چند سرافراز بود در بستان
پیش بالای بلند تو فروتن باشد
آن همه درد کز آئینه رویت برخاست
اثر آه من سوخته خرمن باشد
نبرم تا به قیامت به زبان نام بهشت
اگرم خاک سر کوی تو مسکن باشد
طرف عاشق خود گیر که تا مدعیان
همه دانند که حق برطرف می باشد
گر تو عار نداری که منت دارم دوست
بعد ازینم چه غم از طعنه دشمن باشد
طرفه مرغیست دل خانه برانداز کمال
که مدامش سر کوی نو نشیمن باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.