هوش مصنوعی: این شعر بیانگر محدودیت‌های دنیوی و عدم کفایت آن در برابر عواطف و روابط عمیق انسانی است. شاعر اشاره می‌کند که شادی و غم دنیا در قلب دوست جای نمی‌گیرد و حتی در خلوت قرب و انس نیز راهی برای یافتن آن‌ها نیست. همچنین، او از ناتوانی در جای دادن غم خانه و خانواده در دل سخن می‌گوید و به مخاطب هشدار می‌دهد که تعلقات مادی در این جهان گذرا جایگاهی ندارند. در نهایت، شاعر توصیه می‌کند که با دوست و کمال همراه شویم، چرا که یک خانه نمی‌تواند میهمان را در خود جای دهد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه‌ی بیشتری دارد که معمولاً در سنین نوجوانی و بزرگسالی قابل درک است. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و اجتماعی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۹۳

در صحبت دوست جان نگنجد
شادی و غم جهان نگنجد

در خلوت قرب و حجره انس
این راه نیابد آن نگنجد

ما خانه خراب کرد گانرا
در دل غم خان و مان نگنجد

ای خواجه تو مرد خود فروشی
رخت تو درین دکان نگنجد

پر شد در و بام بار از پار
اغیار در آن میان نگنجد

تن را چه محل که در حریمش
سر نیز بر آستان نگنجد

با دوست گزین کمال با جان
یک خانه در میهمان نگنجد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.