هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر عمق عشق و ایثار در راه معشوق است. شاعر با بیان اینکه جانش نیز هدیهای ناچیز در مقایسه با عشق معشوق است، از او میخواهد که به او نظر کند. او حتی با وجود تهدید به مرگ، عشق خود را با گفتن «بسمالله» نشان میدهد و از معشوق میخواهد که کمی لطف کند. شاعر در نهایت اشاره میکند که زندگی با وجود همه محدودیتها، با عشق شیرین است و کمال دل را در اندیشه معشوق میداند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند ایثار جان و تهدید به مرگ ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۳۹۴
در عشق تو ترک سره چه باشد
از دوست عزیزتر چه باشد
جان نیز اگر فرستم آنجا
این تحفه مختصر چه باشد
ای مردم چشم روشن من
بر من فکنی نظر چه باشد
گفتی چکنی اگر کشم تیغ
بسم الله گره دگر چه باشد
چون کشتن بنده بر نو سهل است
لطفی کنی این قدر چه باشد
هر چند کم است فرصت وصل
خوش زندگینیست هر چه باشد
گویند کمال در دلت چیست
اندیشه او دگر چه باشد
از دوست عزیزتر چه باشد
جان نیز اگر فرستم آنجا
این تحفه مختصر چه باشد
ای مردم چشم روشن من
بر من فکنی نظر چه باشد
گفتی چکنی اگر کشم تیغ
بسم الله گره دگر چه باشد
چون کشتن بنده بر نو سهل است
لطفی کنی این قدر چه باشد
هر چند کم است فرصت وصل
خوش زندگینیست هر چه باشد
گویند کمال در دلت چیست
اندیشه او دگر چه باشد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.