هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از دلبستگی و عشق به معشوق، رنجهای عشق، و امید به بخشش و کرامت اهل کرم سخن میگوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند فنا و بقا، جفا و ستم معشوق، و تأثیرات عمیق عشق بر جان و دل دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۴۰۲
دل در طلیت روی به صحرای غم آورد
جان بیدهنت رخت بکوی عدم آورد
ما را هوس زلف تو در کوی نو انداخت
حاجی ز پی حلقه قدم در حرم آورد
محروم مران از در خویشم که گدا را
امید عطا بر در اهل کرم آورد
روزی که بسر وقت من آنی همه گویند
شاهیست که در کوی گدائی قدم آورد
فریاد من از غمزه شوخ تو که در دهر
آئین جفا کاری و رسم ستم آورد
باد این سر سودا زده خاک ره آن باد
کز کوی نو جان در تن ما دم بدم آورد
نقش دل و دین شست کمال از ورق جان
تا وصف خط و خال بتان در قلم آورد
جان بیدهنت رخت بکوی عدم آورد
ما را هوس زلف تو در کوی نو انداخت
حاجی ز پی حلقه قدم در حرم آورد
محروم مران از در خویشم که گدا را
امید عطا بر در اهل کرم آورد
روزی که بسر وقت من آنی همه گویند
شاهیست که در کوی گدائی قدم آورد
فریاد من از غمزه شوخ تو که در دهر
آئین جفا کاری و رسم ستم آورد
باد این سر سودا زده خاک ره آن باد
کز کوی نو جان در تن ما دم بدم آورد
نقش دل و دین شست کمال از ورق جان
تا وصف خط و خال بتان در قلم آورد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.