هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به بیان درد عشق و فراق میپردازد. شاعر از درد دوری معشوق و ناتوانی در تسکین آن سخن میگوید و از نالهها و اشکهای بیپایان خود مینالد. همچنین، به مفاهیمی مانند قناعت، رشک، و عشق الهی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۴۰۶
دل که از درد تو پر شد ناله را چون کم کند
مرهم و درمان کجا این درد افزون کم کند
از خروش کشتگان گر زحمتی باشد ترا
غمزه بیمار را فرمای تا خون کم کند
آب چشمم کم نشد چندانکه مژگان بر گرفت
کس به پروبزن چگونه آب جیحونه کم کند
با دو صد گنج و گهر گر کردمت قیمت مرنج
مشتری نیز از بهاری در مکنون کم کند
گر بمن بوسی ببخشی کم نگردد زان جمال
با زکات کی گدا از گنج قارون کم کند
رشکم از زاهد نمی آید که گه گه بیندت
طبع ناموزون چو میل شکل موزون کم کند
گر چو شمع خلونت سوزد زبان مگشا کمال
نصه سوز درون عاشق به بیرون کم کند
مرهم و درمان کجا این درد افزون کم کند
از خروش کشتگان گر زحمتی باشد ترا
غمزه بیمار را فرمای تا خون کم کند
آب چشمم کم نشد چندانکه مژگان بر گرفت
کس به پروبزن چگونه آب جیحونه کم کند
با دو صد گنج و گهر گر کردمت قیمت مرنج
مشتری نیز از بهاری در مکنون کم کند
گر بمن بوسی ببخشی کم نگردد زان جمال
با زکات کی گدا از گنج قارون کم کند
رشکم از زاهد نمی آید که گه گه بیندت
طبع ناموزون چو میل شکل موزون کم کند
گر چو شمع خلونت سوزد زبان مگشا کمال
نصه سوز درون عاشق به بیرون کم کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.