هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از توبه و ریا سخن میگوید و به عشق و شیفتگی اشاره دارد. او از نالهها و دعاهای بیثمر میگوید و تأکید میکند که عشق واقعی نیازمند توبه از تظاهر و ریا است. همچنین، شاعر به نقش مرشد واقعی اشاره میکند که نه از می، بلکه از خود فرد را به توبه وادار میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به می و میخانه دارد که برای سنین پایین مناسب نیست.
شمارهٔ ۴۳۳
زاهد از روی تو تا چند مرا توبه دهد
گو دعا کن که خدایش ز ریا توبه دهد
گفته ای بردر منه بس کن ازین ناله و آه
کس ندیدم که گدا راز دعا توبه دهد
عاشق روی نرا زین دو برون کاری نیست
با رقیبش کشد از عشق تو با توبه دهد
پیش لبهای تو از دعوی کوچک دهنی
غنچه ها را همگی باد صبا توبه دهد
شیخ در دور لب او به کسی توبه نداد
همه رفتند به میخانه کرا توبه دهد
رایگان دل برد آن ابرو و زین ناید باز
شوخ کج باز که او را ز دغا توبه دهد
مرشد آن نیست که از می دهدت توبه کمال
مرشد آنست که از تو به تو را توبه دهد
گو دعا کن که خدایش ز ریا توبه دهد
گفته ای بردر منه بس کن ازین ناله و آه
کس ندیدم که گدا راز دعا توبه دهد
عاشق روی نرا زین دو برون کاری نیست
با رقیبش کشد از عشق تو با توبه دهد
پیش لبهای تو از دعوی کوچک دهنی
غنچه ها را همگی باد صبا توبه دهد
شیخ در دور لب او به کسی توبه نداد
همه رفتند به میخانه کرا توبه دهد
رایگان دل برد آن ابرو و زین ناید باز
شوخ کج باز که او را ز دغا توبه دهد
مرشد آن نیست که از می دهدت توبه کمال
مرشد آنست که از تو به تو را توبه دهد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.