هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از حافظ، به زیبایی حالات روحانی و تجربه‌های معنوی را به تصویر می‌کشد. شاعر از زاهد و صوفی سخن می‌گوید که در میانه‌ی ریاضت‌های معنوی، ناگهان مست بوی عشق می‌شوند و به میخانه روی می‌آورند. او از دیوانگی‌های صوفی در سماع و ناتوانی پارسا در برابر ابروی شوخ معشوق می‌گوید. شعر با توصیه به رها کردن خود در کوی دوست و دویدن مانند اشک گرم پایان می‌یابد. در نهایت، شاعر به قدرت عشق و ناتوانی کرامات در برابر لب یار اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده در شعر، درک کامل آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی از مضامین مانند می‌نوشی و دیوانگی در سماع ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۴۳۴

زاهد باریک بین لبهای باریک تو دید
خواند اللهم بارک آندم و بر وی دمید

آنکه در خلوت ریاضتها کشیدی سالها
شد ز بویت مست و در میخانه ها ساغر کشید

صوفی ما می کند دیوانگیها در سماع
آواگر یک عاقلی می کرد و زین می میچشید

پارسا گر بنگرد آن ابروی شوخ از کمین
همچو چشمت بیش نتواند به محراب آرمید

تا توان انداخت خود را ناگهان در کوی دوست
همچو اشک گرم رو بسپار می باید دوید

امشب آن مه گر چو شمع از خانقه سر برزند
های و هوی صوفیان بر آسمان خواهد رسید

با دو صد لاف کرامت گر لبش بینی کمال
باز بفروشی بجا می خرقه صد بایزید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.