هوش مصنوعی: این شعر از عشق و زیبایی‌های طبیعت سخن می‌گوید، با اشاره‌هایی به یادآوری بهشت و عزیزان از دست رفته. همچنین، از مفاهیمی مانند جوانی و پیری، رندان و اهل نظر، و قدرت و لطافت نیز صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند غم و از دست دادن، مناسب‌تر برای سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۴۳۵

از برگ گل که نسیم عبیر می آید
نسیم اوست از آن دلپذیر می آید

حدیث کوثرم از یاد می رود به بهشت
چو نقش روی و لبش در ضمیر می آید

برپخت خون عزیزان عجبتر آنکه هنوز
از خردی از دهنش بوی شیر می آید

ندیدم آن رخ و از غم شدم بر آن در پیر
جوان همی رود آنجا و پیر می آید

بیا به حلقه رندان که این چنین منظور
میان اهل نظر بی نظیر می آید

کسی که جامه برد بر قدرت کی آید راست
به لطف چو بیش از حریر می آید

کمال دیده نخواهد ز قامتت بر دوخت
اگر معاینه بیند که تیر می آید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.