هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق، دوری، و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از اشک‌ها، باران عشق، و سوختگی‌های دل یاد می‌کند و از زیبایی‌های معشوق و درد فراق می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'سوختگی' و 'گریه‌های کمال' ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۴۴۱

ز غمزه های نو چندانکه ناز میبارد
مرا ز هر مژه اشک نیاز می بارد

سرشک ماز تو باران نو بهاران است
که لحظه ای نستاده است و باز میبارد

بریخت پیکر محمود و چشم او در خاک
هنوز خون بفراق ایاز می بارد

ز دوری به روی تو چشم بیدارم
ستاره ها بشبان دراز می بارد

ز خنده هاش که میریزدم نمک به جگر
ملاحت از لب آن دلنواز میبارد

چو دوری از رخ او بی صفائی ای صوفی
گر از جبین تو نور نماز می بارد

دلیل سوختگیهاست گریه های کمال
که اشک شمع ز سوز و گداز می بارد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.