هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانه، ناامیدی از عشق و فاصله گرفتن از معشوق است. شاعر از بی‌وفایی و ناآگاهی دیگران شکایت دارد و وفاداری و محبت را تنها ارزش‌های واقعی می‌داند. همچنین، اشاره‌ای به رنج‌های جسمانی و روحی ناشی از عشق دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و بیان رنج‌های روحی و عاطفی که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است.

شمارهٔ ۸

گرفته نور ز داغ جگر نظاره ما
که آفتاب برد حسرت ستاره ما

درستکاری ما را همین طریق بس است
که هیچ آنیکه نشکست سنگ خاره ما

کسی ز صحبت ما دو رشد که نا اهلست
کدام پنبه خطر دیده از شرار ما

کلام عشق و هوس را چه سازگاری نیست
از آن سبب بود از سایه هم کناره ما

به غیر حرف وفا و محبت ای زاهد
چه دیده که نیائی تو در اراده ما

برهنه پائی ما کاشت تخم آبله را
شود مبارک ما خلعت دوباره ما

علاج اشک ز مژگان چه می‌کنی(صامت)
به لخت لخت جگر کرده خو قناره ما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.