هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان درد و رنج عاشقانه و عاطفی می‌پردازد. شاعر از غم و اندوه ناشی از عشق و دوستی می‌گوید و از رنج‌های عاطفی مانند جدایی، تیرگی روابط، و قساوت معشوق سخن می‌راند. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند شهادت، فداکاری، و دردهای روحی وجود دارد.
رده سنی: 16 سال به بالا متن دارای مضامین عاطفی عمیق و گاهی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد، شهادت، و قساوت معشوق ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال نامناسب باشد.

شمارهٔ ۴۹

من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود
خود بگوی ای نازنین شرط محبت این بود

حال دل‌های شهیدان غمت از لاله پرس
کوس راپایش ز داغ دوستی رنگین بود

تیر تو نگذاشت دیگر آرزویی در دلم
منت از وی تا قیامت بر دل خونین بود

زیر تیغت گر که خندیدم عجب ناید تو را
آب شمشیرت زبس ای نوش لب شیرین بود

خوش رسیدی وقت مردم بر سرم آری خوشست
شمع رویت جانسپاری را که در بالین بود

بس بود افسوس قاتل بهر قتلم خونبها
گر ترا ای شوخ رحمی بر دل سنگین بود

دستها را از تاسف بهر (صامت) رنجه کن
گریه از شمع لازم بهر درد دین بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.