هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و آرزوهای برآورده‌نشده، عشق و دوری از معشوق، و رنج‌های روحی و عاطفی سخن می‌گوید. شاعر از تنهایی، بی‌قراری، و انتظار کشیدن برای رسیدن به آرزوها می‌نالد و از ناکامی‌های خود در عشق و زندگی شکایت دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی عمیق، حسرت، و اندوه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۵۰

تنک بر جان در گلو راه نفس کی می‌شود
ای خدا این مرغ بیرون از قفس کی می‌شود

هر که چون عنقار جوی بی‌نشانی آب خورد
همنشین و همدم اهل هوس کی می‌شود

آفتاب آسا کسی کاندر سپهرش منزلست
الفت او گرم با هر خار و خس کی می‌شود

مانده دل در آرزوی حرف تلخی از لبت
زان شکر شیرین دهان این مگس کی می‌شود

خسته اندر بیابان مانده دور از قافله
اضطرابش کم ز گلبانگان جرس کی می‌شود

عمر در نظاره پنهان به زلفت شد تمام
دزد در شب ایمن از خوف عسس کی می‌شود

گفتنی از شمشیر نازت روزی اندر خو نکشم
صبر و طاقت شد تمام اینکار پس کی می‌شود

از حریمت مانده‌ایم ای کعبه اقبال دور
بر طواف خاک کویت دسترس کی می‌شود

تا سوار توسن طبعی برو (صامت) براه
داد مقصود دلی با این فرس کی می‌شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.