هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر به عشق و دلدادگی به معشوق (که می‌تواند معشوق زمینی یا الهی باشد) اشاره می‌کند. او ابراز می‌کند که همه وجودش در جستجوی دیدار و گفتار معشوق است و خود را بخشی از جهان معشوق می‌داند، خواه به شکل گل باشد یا خار. شاعر از عشق و وابستگی شدید خود سخن می‌گوید و حتی جور و سختی‌های معشوق را با آغوش باز می‌پذیرد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۶۲

روزگاریست که ما طالب دیدار توئیم
همه دیدار تو جوئیم و گفتار توئیم

هر کسی را به کسی هست سر سودایی
سود ما را بود آخر که خریدار توئیم

ای گل گلشن امید ز ما دیده مپوش
که اگر نیک و اگر بدهمگی خار توئیم

روز ما خوش که چو تو شمع شبستان داریم
همه پروانه آن پرتو رخسار توئیم

آنچه بر ما رسد از عشق ملک را نرسد
هست معلوم که ما قابل اسرار توئیم

جور نو آنکه خم زلف تو چون زنجیر است
کار ما آنکه ز هر سوی گرفتار توئیم

پیش از آن کز می و معشوق پدید آمده‌ایم
ما همه مست می و ساعر سرشار توئیم

گر تو را عار بود از سخن و یاری ما
ننگ ما نیست به هر جا که بود یار توئیم

سخت با (صامت) افسرده شوی بر سر جور
ما اگر خار و اگر گل که ز گلزار توئیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.