هوش مصنوعی: شاعر از دردها و رنج‌های خود می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که بر او ترحم کند و غم‌هایش را تسکین دهد. او از تنهایی و بیگانگی شکایت دارد و آرزو می‌کند که با محبوبان همنشین شود. همچنین، از سختی‌های زندگی می‌نالد و خواهان رهایی از زندان غم است. در پایان، از معشوق می‌خواهد که او را از این دنیای پرغم رها کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۶۳

نگارا زخم دل را مرحمش کن
ترحم بر هجوم ماتمش کن

شده بسیار بار درد و داغم
اگر داری سر یاری سر یاری کمش کن

سر بیگانگی دارد وصالت
خدایا با محبان همرهش کن

شده بر یوسف دل زندگی سخت
برون دیگر ز زندان غمش کن

دلا گر منزل آسوده خواهی
سراغ طره خم در خمش کن

شده (صامت) از این غمخانه دلتنگ
نگارا فارغ از این عالمش کن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.