هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که از درد عشق، حیرانی، و رنج‌های روحی سخن می‌گوید. شاعر از عشق بی‌پاسخ، دوری از معشوق، و رنج‌های ناشی از آن می‌نالد و از خداوند می‌خواهد که یا او را از این عشق رها کند یا رنجش را بیشتر سازد. همچنین، تمثیل‌هایی مانند مجنون و لیلی، خیمه بی‌ستون، و قفس عمر به کار رفته تا احساسات عمیق شاعر را بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و حیرانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۶۴

دلی کز عشق مفتون نیست یا رب پر ز خونش کن
ز اقلیم محبت خسته و حیران برونش کن

سری کز غمزه لیلی و شت ناگشته سودایی
چون مجنون خوار و سرگردان به صحرای جنونش کن

اگر چون بیستون بار غمت اندر دلی نبود
بسان خیمه بی‌خانمان و بی‌ستونش کن

نمی‌گویم شرار عشق خود از سینه‌ام کم کن
چو می‌خواهی بسوزی هر چه بتوانی فزونش کن

مروت نیست مرغی در قفس عمری بسر بردن
اسیر خویش را گاهی به گلشن رهنمونش کن

هر آن کس از طریق دوستی در منع ما کو شد
چو بخت خویش در چاه ندامت سر نگونش کن

زرنگ زرد و اشک سرخ (صامت) حال او بنگر
ز درد دوری خود از برون سیر درونش کن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.