هوش مصنوعی: شاعر در این متن از بی‌توجهی معشوق و ناکامی‌های خود در عشق شکایت می‌کند. او از بخت بد، جدایی، و بی‌تفاوتی معشوق می‌نالد و امیدوار است که روزی دل معشوق به رنج‌های او توجه کند.
رده سنی: 15 سال به بالا متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم شاعرانه ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۷۱

تا کی از بخت فرو بسته گره وا نکنی
نظر لطف به آوارگی ما نکنی

گوییا اسم جدایی نشنیده است دلت
ورنه درد دل ما از چه مداوا نکنی

شده آئینه دل تیره تر از چهره بخت
ز چه از یک نظرش پاک و مصفا نکنی

هوس خاک سر کوی تو اندر لب سرماست
همتی از چه برین منصب عظمی نکنی

اینقدر هم نبود بی‌اثر آه دل ما
مگر از سوز دل سوخته پروا نکنی

(صامتا) کار جهان گشت به کامت که دگر
ز غم دلبر خود شورش و غوغا نکنی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.