۲۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۲ - خوش آن دلی که به سر شوق کربلا دارد

خوش آن دلی که به سر شوق کربلا دارد
هوای تربت سلطان نینوا دارد

خوش آن که از وطن خویشتن خیال سفر
به سوی روضه فرزند مصطفی دارد

خوش آنکه در همه عمر میل کرب و بلا
پی زیارت دلبند مرتضی دارد

به تحت قبه آن شاه مستجاب شود
اگرکسی طلب حاجت از خدا دارد

به هر دیار بود دردمند بیماری
ز خاک درگه او دیده شفا دارد

برو به کرب و بلا و ببین ز شاه و گدا
به درگه شه دین روی التجا دارد

اگر حیات ابد همچو خضر می‌طلبی
فرات خاصیت چشمه بقا دارد

به آب کوثر و تسنیم اعتنا نکند
کسی که در لب شط فرات جا دارد

به زائران خود از ساق عرش شاه شهید
نظر به جانب هر یک جدا جدا دارد

برو رواق ابوالفضل را ببین که شرف
هزار مرتبه بر عرش کبریا دارد

ببین چه جاه و جلالی از او نموده به روز
ببین چه روضه و ایوان با صفا دارد

ز زائران برادر نماید استقبال
ببین چقدر علمدار باوفا دارد

خدا نصیب کند وادی السلام نجف
به هر که رو به سوی شاه اولیا دارد

برو مقام علی را ببین به شهر نجف
که خاک درگه او طبع کیمیا دارد

اگر که آرزوی قرب کبریا داری
نظاره کن که علی روی حق نما دارد

مزار مسلم و هانی به مسجد کوفه
برو ببین که چه نور و چسان ضیا دارد

همیشه (صامت) عاصی ز شوق کرب و بلا
ز بند بند به مانند نی‌نوا دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱ - در اشتیاق به عتبات
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳ - زبان حال امام برسر نعش برادر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.