هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد و رنج ناشی از غم و ستم را بیان می‌کند و به موضوعاتی مانند یاری طلبیدن، یادآوری مصائب، و امید به بهبودی اشاره دارد. شاعر از ظلم و بی‌عدالتی شکایت می‌کند و از برادر معنوی خود درخواست کمک و توجه می‌نماید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و اجتماعی است و درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ستم و مصائب ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال سنگین باشد.

شمارهٔ ۵۳ - زبان حال امام برسر نعش برادر

ای علمدار به خون غوطه‌ورم کو علمت
به سر خاک به نمود مکان از ستمت

نظری سوی برادر بنما باز که باز
جانی آید به بدن از نگه دم به دمت

فرش سم فرس خصم شده پیکر تو
عوض آنکه گذارن سر اندر قدمت

بسر آب نهادی سر و تا روز جزا
هر زمان تازه شود داغ حسین از المت

کمر خم‌شده‌ام راست شود بار دگر
گر اشارت کنی ای کشته ز ابروی خمت

قطع بی‌دستی تو رفع کند خجلت آب
خیز تا نزد سکینه برم اندر حرمت

پر برآورده تنت این قدر از تیر عدو
که یک بال زدن برد به باغ ارمت

چه زنم گر نزنم شعله ز داغت بر جان
چه کنم گر نکنم ناله و افغان ز غمت

گر نسوزد دلت از محنت بی‌یاری من
یاری (صامت) افسرده نما از کرمت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲ - خوش آن دلی که به سر شوق کربلا دارد
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴ - مصیبت صدیقه کبری (سلام الله علیها)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.