هوش مصنوعی: این متن یک درخواست عاطفی و دردآلود از شخصی به نام قاسم است که از عموی خود می‌خواهد به حال او ترحم کند و در مشکلاتش او را یاری دهد. او از تنهایی، رنج‌های جسمی و عاطفی، و فشار دشمنان سخن می‌گوید و از عمو می‌خواهد که به او توجه کند، او را تسلی دهد، و در برابر دشمنان از او حمایت کند. همچنین، اشاره‌ای به مرگ قاسم و تبدیل عروسی به عزا دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی، رنج‌های انسانی، و اشاره به مرگ است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سال ممکن است دشوار یا ناراحت‌کننده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و زبان شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۷ - زبان حال قاسم بن حسن(ع)

عمو به حالت من چشم مرحمت واکن
بیا و قاسم دلخسته را تماشا کن

گرفته تنگ به حالم سپاه سنگین دل
نظر به قاسم و سپر هجوم اعدا کن

به جز تو هیچ کس اندر غم یتیمان نیست
بیا دمی به سرم از ره وفا جا کن

رضا مشو که به حسرت روم به حجله خاک
اساس عشرت داماد خود مهیا کن

عمو به جان پدر کن به حال من پدری
برای من زوفا بزم عیش برپا کن

برو به خیمه عموجان برای خاطر من
عروس بی‌کس افسرده را تسلی کن

شده است پیکر قاسم هزار پاره ز تیغ
بیا جراحت جسم مرا مداوا کن

ز سم اسب نگردیده تا تنم پامال
مرا خلاص ز اعدادی بی‌سروپا کن

چو شد عروسی قاسم عزا دگر (صامت)
ز دست دور فلک مرگ خود تمنا کن
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶ - در مصیبت سیدالشهدا(ع)
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸ - زبان حال ام لیلا با جوان ناکام خود
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.