هوش مصنوعی:
این متن یک مرثیهی غمانگیز از زبان خاندان پیامبر اسلام (آل محمد) است که در سرزمین شام مورد ظلم و ستم قرار گرفتهاند. آنها از بیرحمی مردم و توهینهایی که به آنها شده شکایت میکنند و به جایگاه رفیع خود به عنوان نوادگان پیامبر و اهل بیت او اشاره میکنند. متن پر از احساسات دردناک، اندوه و تنهایی است و شرایط سخت و مصیبتبار آنها را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عمیق مذهبی و تاریخی است که نیاز به درک و شناخت کافی از تاریخ اسلام و واقعهی کربلا دارد. همچنین، بیان مصیبتها و ظلمهای توصیفشده ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین و ناراحتکننده باشد.
شمارهٔ ۱۹ - و برای او
چون آل طاها از جور ایام
گشتند وارد در کشور شام
گفتا سکینه در محضر عام
ای خلق بیرحم ای قوم بدنام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
ما عین قبله اصل نمازیم
سلطان یثرب شاه حجازیم
از حکم قرآن ما سرفرازیم
در کشور دین در ملک اسلام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
ما کاندرین شهر زار و ملولیم
از محیط وحی از بیت الهام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
خوش مینوازید نای و نقاره
گردیده بر ما گرم نظاره
خوش پرده شرم گردید پاره
بر آل یاسین دادید دشنام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
با سینه ریش با قلب پرغم
با سر عریان با چشم پر نم
ما را نمودند سرگرد عالم
از کثرت بغض از روی ابرام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
روزی که قرآن گردید نازل
بر حرمت ما میبود شامل
ما را خرابه دادید منزل
از جای حرمت از بهر اکرام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
آخر غریبیم ما آل حیدر
در کشور شام ای خلق کافر
تا چند ما را ریزید بر سر
خاکستر و سنگ از پشت هر بام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
در این ولایت ما میهمانیم
چون طایر دور از آشیانیم
تا کی بر افلاک شیون رسانیم
از ناله صبح از گریه شام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
گر دم شب و روز در ناله چون نی
مانند (صامت) شد عمر من طی
در محنت و رنج در حزن و آلام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
گشتند وارد در کشور شام
گفتا سکینه در محضر عام
ای خلق بیرحم ای قوم بدنام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
ما عین قبله اصل نمازیم
سلطان یثرب شاه حجازیم
از حکم قرآن ما سرفرازیم
در کشور دین در ملک اسلام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
ما کاندرین شهر زار و ملولیم
از محیط وحی از بیت الهام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
خوش مینوازید نای و نقاره
گردیده بر ما گرم نظاره
خوش پرده شرم گردید پاره
بر آل یاسین دادید دشنام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
با سینه ریش با قلب پرغم
با سر عریان با چشم پر نم
ما را نمودند سرگرد عالم
از کثرت بغض از روی ابرام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
روزی که قرآن گردید نازل
بر حرمت ما میبود شامل
ما را خرابه دادید منزل
از جای حرمت از بهر اکرام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
آخر غریبیم ما آل حیدر
در کشور شام ای خلق کافر
تا چند ما را ریزید بر سر
خاکستر و سنگ از پشت هر بام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
در این ولایت ما میهمانیم
چون طایر دور از آشیانیم
تا کی بر افلاک شیون رسانیم
از ناله صبح از گریه شام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
گر دم شب و روز در ناله چون نی
مانند (صامت) شد عمر من طی
در محنت و رنج در حزن و آلام
نحن سبایا آل محمد
جدی رسول فی کل مشهد
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: چند بندی
تعداد ابیات: ۲۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸ - و برای او همچنین
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰ - نوحه جدید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.