۲۸۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰ - نوحه جدید

نیست ممکن که شود از دلی شاد فلک
بشنود چون ز غم قاسم داماد فلک

کاش می‌رفت پس از نوگل گلزار حسین
خرمن عشرت عالم همه بر باد فلک

از تو فریاد فلک داد و بیداد فلک
زدی آتش به جهان خانه‌ات آباد فلک
ز تو فریاد فلک

ساختی حجله دادمادی او را بر پا
تا کنی شاد دل وی به صف کرب و بلا

کشتی او را دل پرحسرت و تا روز جزا
وعده وصل عروسش ز تو افتاد فلک

ز تو فریاد فلک داد و بیداد فلک
زدی آتش به جهان خانه‌ات آباد فلک
ز تو فریاد فلک

دید چون مادر قاسم که در آن دشت محن
قاسم از بهر شهادت به بدن کرده کفن

گفت زین گردش وارونه شد ای چرخ کهن
خانه صبر مرا رخنه به بنیاد فلک

ز تو فریاد فلک داد و بیداد فلک
زدی آتش به جهان خانه‌ات آباد فلک
ز تو فریاد فلک

قاسم افتاد بسر چون هوس میدانش
فاطمه زین سخن افتاد شرر بر جانش

کان عروسی که ز خون گشت حنابندانش
دیگر از عشرت دنیا نکند یاد فلک

ز تو فریاد فلک داد و بیداد فلک
زدم آتش به جهان خانه‌ات آباد فلک
ز تو فریاد فلک

گشت تا منزل قاسم بسر حجله خاک
جگر (صامت) افسرده ز غم شد صد چاک

در دل خاک شود زین غم عظمی چو هلاک
افکند زلزله در عالم ایجاد فلک

ز تو فریاد فلک داد و بیدا فلک
زدی آتش به جهان خانه‌ات آباد فلک
ز تو فریاد فلک
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹ - و برای او
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱ - و برای او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.