هوش مصنوعی: این متن یک شعر عاشورایی است که به واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش اشاره دارد. شاعر با خطاب مستقیم به شمر، از خشکی لب تشنگان و اضطراب کودکان در حرم سخن می‌گوید و از شمر می‌خواهد که به فکر روز قیامت باشد. همچنین، شاعر از غم و اندوه خود و ناتوانی در تحمل این مصیبت می‌گوید.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین مذهبی و عاطفی عمیق است که ممکن است برای کودکان کم‌سن قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به صحنه‌های خشونت‌آمیز مانند تشنگی و شهادت، مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۲۱ - و برای او

ای شمر دون بهر خدا ثوابی
تر کن لب خشکم ز جرعه آبی
بر کودکانم در حرم بده گوش
کز تشنگی دارند اضطرابی

ای شمر باشد وقت امتحانت
آل نبی گردده میهمانت
ترسم زنند آتش به خانمانت
گر بر کشند آه از دل کبابی

ای بی‌ادب سبط پیمبر تو
لب تشنه مانده زیر خنجر تو
زاری کنم هر چند در پر تو
بر من نمی‌گویی چرا جوابی

ای بی‌خبر کن یاد از قیامت
ترسم کشی از کار خود ندامت
کردی هدف بر ناوک ملامت
تا چند غافل از صف حسابی

آمد بهار را ز پی خزانی
رفت از کفم چو اکبرم جوانی
نه بر دل غمگین بود توانی
نی بر تن افسرده مانده تابی

دیگر به جایی دسترس ندارم
جز قطره آبی هوس ندارم
در این زمین کاری به کس ندارم
داری چرا در کشتنم شتابی

ابن سینه کز بهر تو جایگاه است
صندوق علم حضرت اله است
ای سنگدل تا کی دلت سیاه است
بیدار شو ظالم اگر بخوابی

ای گمره دور از ره هدایت
بنما من مظلوم را حمایت
از حق پیغمبر نما رعایت
گر خضم اولاد ابوترابی

(صامت) چنین کامشب ز کثرت غم
بر پا نمودی دستگاه ماتم
روز جز با دوستان همدم
آسود و وارسته از عذابی
وزن: مستفعلن مستفعلن فعولن
قالب: چند بندی
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰ - نوحه جدید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲ - و برای او همچنین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.