هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و وابستگی عمیق خود به معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که بدون او آرامش ندارد. او از خیال معشوق در دلش سخن می‌گوید و تمایلی به جاه و مال ندارد. شاعر همچنین از زاهد خشک‌دل انتقاد می‌کند و عشق بی‌پروا را می‌ستاید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و انتقادهای اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۵۰۸

مرا بی تو آسوده حالی نباشد
دمی بی رخت بی ملالی نباشد

خیال نو باشد مرا در دل و بس
تمنای جاهی و مالی نباشد

من و آب چشمی و سودای سروی
چه همت بود آنکه عالی نباشد

ز سر دل جام غافل مباشید
ور او نیست یک رنگ خالی نباشد

مجود این مشرب از زاهد خشک
که کونته به جام سفالی نباشد

چه کار آید این زاهدی شیخ ما را
چرا عاشق لا ابالی نباشد

کمال ار برندان مصاحب نباشی
ترا هیچ صاحب کمالی نباشد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.