هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر دل‌سوختگی و عشق بی‌پایان شاعر است که در هر حال، چه مست و چه هوشیار، به دنبال معشوق است. او از در و دیوار کعبه تا شاخسارها و گلزارها، همه جا نشانه‌های معشوق را می‌جوید و عشق او را طلب می‌کند. شاعر به جای بهشت و حورالعین، دیدار معشوق را می‌خواهد و این عشق، محور اصلی شعر است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارد.

شمارهٔ ۵۰۹

مرا دلیست که از بار بار میطلبد
بسوز سینه انگار بار می طلبد

مرا دلیست که گر مست باشد و هوشیار
زمست خواه ز هشیار بار می طلبد

بکنج صومعه هوشیار در طلب نه و مست
فتاده بر در خمار یار می طلبد

از طرف بر در و دیوار کعبه اوست مراد
که عاشق از در و دیوار بار می طلبد

نخواست جنت اعلى و حور صاحب طور
زیار طالب دیدار بار می طلبد

به شاخسار طلب عندلیب شب
نشسته با دل بیدار بار می طلبد

همه شب دو کون طالب گلزار جتند و کمال
از بوستان و گلزار بار می طلبد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.