۳۱۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۰۹

مرا دلیست که از بار بار میطلبد
بسوز سینه انگار بار می طلبد

مرا دلیست که گر مست باشد و هوشیار
زمست خواه ز هشیار بار می طلبد

بکنج صومعه هوشیار در طلب نه و مست
فتاده بر در خمار یار می طلبد

از طرف بر در و دیوار کعبه اوست مراد
که عاشق از در و دیوار بار می طلبد

نخواست جنت اعلى و حور صاحب طور
زیار طالب دیدار بار می طلبد

به شاخسار طلب عندلیب شب
نشسته با دل بیدار بار می طلبد

همه شب دو کون طالب گلزار جتند و کمال
از بوستان و گلزار بار می طلبد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.