هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساسات و عواطف درونی خود سخن می‌گوید، از عشق و هوس، رنج و ناله‌هایش، و این که همه از حال او آگاهند. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند سگ، باران و مرغان چمن، احساس تنهایی و درک نشدن را بیان می‌کند، اما تأکید دارد که حقیقت حالش بر همه آشکار است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و تنهایی نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۵۱۷

من بر سر آن کر بچه کارم همه دانند
در سر هوس روی که دارم همه دانند

رانی چو سگم از در و گونی که بکن عقو
تا حشر من این در نگذارم همه دانند

گر آه من آن سرو نداند که بلند است
مرغان چمن ناله زارم همه دانند

گیرم که به خون زخم بپوشم ز طبیبان
از ناله دل و جان نگارم همه دانند

گیرم ز بزرگی سگ خویشم شمرد بار
من کیستم و در چه شمارم همه دانند

باران اگرت جان و سر آرند بتحقه
من نیز به باران تو بارم همه دانند

گر خلق ندانند کمال این سخن کیست
چون معنی نو در قلم آرم همه دانند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.