هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند ماه، شمع، و باد، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، از مفاهیمی مانند فقر، حقارت، و آرزوی مرگ به عنوان تحفه‌ای برای معشوق یاد می‌کند. شعر پر از استعاره و کنایه است و احساسات عمیق شاعر را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و مرگ ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۵۷۲

بر فروز امشب به طلعت مجلس ای ماه منیر
گو بکش خودرا چراغ از رشک وشمع از غم بمیر

شد نهی آن آستان از خاک و چشم ما هنوز
پر نمی گردد که بادا خاک در چشم فقیر

میکشم جان محقر پیش موران درت
عمر فرما زآنکه باشد تحفة موران حقیر

گر نظیر حال من جونی ببین در زلف و خال
من نظیر خود نمودم کو ترا باری نظیر

نیست خالی آن خیال زلف چون دال از درون
نیست بیرون آن دهان تنگ چون میم از ضمیر

نیر ما حیف است گفتی بر تو خواهیمش گرفت
زآن کمان گرفت حینی بر من مسکین مگیر

هر که بر نیر قدش چشمی نمیدوزد کمال
راست گویم راست چشمش دوختن باید به تیر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.