هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از تشبیهات و استعاره‌های زیبا برای بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق استفاده می‌کند. شاعر از عشق، جدایی، و درد فراق سخن می‌گوید و از معشوقی می‌نالد که با بی‌رحمی او را از پای درآورده است. همچنین، اشاراتی به مفاهیم فلسفی مانند ازل و بازی‌های سرنوشت دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تشبیه‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارند.

شمارهٔ ۵۹۵

آنکه انداخت ز پایم چو سر زلف دراز
باربش در دل بیرحم وفائی انداز

بازی طفل به خاک است و بنم شاهد طفل
ای اجل زودترم بر در او خاک بساز

مرغ روحم به تو خود را بنماید پس مرگ
تا به تیر افکندم غمزة صیاد تو باز

هر درختی که برآید بر کوی بتان
میوه او همه شیوه است گل او همه ناز

دانه اشکه نگر گونه و رخساره ببین
نازنینی تو و ما را به تو صد گونه نیاز

در ازل دل به تو شطرنج تعلق می باخت
عشق بازی من از امروز نکردم آغاز

دل گرو بست به او هر که نظر باخت کمال
به حریفی که دو رخ دارد و تو هیچ مباز
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.