هوش مصنوعی: این متن شعری است که از زبان یک عاشق بیان می‌شود و از عشق، رنج‌های عاشقی، و ناامیدی‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از زیبایی معشوق و دردهای خود می‌گوید و از رسم‌های ناپسند انتقاد می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به صفای دل و پاکی در ارتباط با معشوق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عاطفی و اجتماعی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۹۸

به دعوی قدت سرو سر افراز
تبر بر پای خود خواهد زدن باز

از سر تا پا گلی ای شاخ نازک
که برگت شیوه است و میوهات ناز

چو زر با بیدلان صافیم با تو
چو قلبی نیست ما را بیش مگداز

بروی خوب این برقع چه رسم است
بد است این رسم رسم بد برانداز

روان سازیم گفتی خونت از چشم
ز تأخیری چه سوزی جان روان ساز

چه ها ضایع می کنی آب دهانت
به خاک را بروی عاشق انداز

بر آن در حلقه زد جان آمدم حیف
که در گوشی رسد زان حلقه آواز

کمال این حلقه بر سندان زدن چیست
گرت جانیست در بازست در باز
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.