هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد و رنج عاشقی است که از بیوفایی و جفای معشوق خود مینالد. او از بیتوجهی و بیمهری معشوق شکایت دارد، اما همچنان به او عشق میورزد و امیدوار است که روزی به وصال برسد. شاعر حتی مرگ به دست معشوق را آرزو میکند و از شدت عشق و وابستگی خود میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه، درد و رنج عشق یکطرفه و تمایل به مرگ است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا سنگین باشد. درک این مفاهیم نیاز به بلوغ عاطفی و فکری دارد.
شمارهٔ ۶۰۰
دریغ از جورت آمد وز جفا نیز
که با من آن نمی داری روا نیز
تو دشنامم دهی بهتر که غیری
بخواند رحمتم گویده دعا نیز
چه صیدم من که یکبارم بفتراک
نمی بندی نمی سازی رها نیز
هنوز اندر سرم مهر تو باشد
اگر از خاک من روید گیا نیز
به قتل من هوس تنها به او راست
که هست آن آرزو در جان مرا نیز
دراز افتاده است آن رشته زلف
رسد آن رشته یک روزی مرا نیز
کمال آئین خونریزی گر این است
مخور انده که نگذارد ترا نیز
که با من آن نمی داری روا نیز
تو دشنامم دهی بهتر که غیری
بخواند رحمتم گویده دعا نیز
چه صیدم من که یکبارم بفتراک
نمی بندی نمی سازی رها نیز
هنوز اندر سرم مهر تو باشد
اگر از خاک من روید گیا نیز
به قتل من هوس تنها به او راست
که هست آن آرزو در جان مرا نیز
دراز افتاده است آن رشته زلف
رسد آن رشته یک روزی مرا نیز
کمال آئین خونریزی گر این است
مخور انده که نگذارد ترا نیز
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.