هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به زیباییهای معنوی و ظاهری معشوق اشاره دارد. شاعر از سجدههای شبانه، نور طاعت، لطف و زیبایی معشوق سخن میگوید و از تأثیرات عمیق عشق بر جان و دل عاشق مینویسد. همچنین، به مفاهیمی مانند از دست دادن عقل و دین در راه عشق و مقایسههای زیبا مانند لب و آستین اشاره شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند از دست دادن عقل و دین نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.
شمارهٔ ۶۲۷
دارد به سجده شبها به روی بر زمینی
بنگر که نور طاعت می تابد از جبینش
در حسن دارد آنی از لطف هم دهانی
چندانکه باز جونی آن هست و نیست اینش
آن لب به آستین ها چون پاک کردی
نقل و شکر شد آنجا ریزان ز آستینش
از می دانی چراست همدم خال و خطش به لبها
و برخاستند او را بردند عقل و دینش
میکرد جان عاشق بر دلبران گرانی
بگذاشتند او را بردند عقل و دینش
بی تو کجا بت چین یک جا قرار گیرد
گر دست و پا ببندند صورتگران چینش
خون کمال گفتی ریزم به خاک این در
جا در بهشت سازد گر می کشی چنینش
بنگر که نور طاعت می تابد از جبینش
در حسن دارد آنی از لطف هم دهانی
چندانکه باز جونی آن هست و نیست اینش
آن لب به آستین ها چون پاک کردی
نقل و شکر شد آنجا ریزان ز آستینش
از می دانی چراست همدم خال و خطش به لبها
و برخاستند او را بردند عقل و دینش
میکرد جان عاشق بر دلبران گرانی
بگذاشتند او را بردند عقل و دینش
بی تو کجا بت چین یک جا قرار گیرد
گر دست و پا ببندند صورتگران چینش
خون کمال گفتی ریزم به خاک این در
جا در بهشت سازد گر می کشی چنینش
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.