هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، به بیان ناپایداری دنیا، بی‌عدالتی‌های اجتماعی، و رنج‌های انسان می‌پردازد. شاعر از مفلس شدن خوبان، ریاکاری زاهدان، و تلخی‌های زندگی سخن می‌گوید و با اشاره به گذرا بودن قدرت و ثروت، مخاطب را به تفکر در باب حقایق وجودی دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، نقدهای اجتماعی تلخ، و اشارات به مسائل وجودی در این شعر، برای درک و تحلیل نیاز به بلوغ فکری دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در فهم برخی از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی آن دچار مشکل شوند.

شمارهٔ ۶۳۰

دل مسکین که می بینی ازینسان بی زر و زورش
به کوی میکده کردند خوبان مفلس و عورش

شراب لعل می نوش من از جام زمرد گون
ا س ت که زاهد افعی وقت است و میسازم بدین کورش

به قصد جام ما در دست دارد سنگها بارب رسد
نماند محتسب وآنها بماند بر سر گورش

از حال رفتگان ما مگر با ما دگر ساقی
که سازد بادة تلخ تو آب دیده ده شورش

سلیمان کر که در جوف هوا تعهدش کشیدندی
کنون چون جو شد اندر خاک و هر سو می کشد مورش

جهان با جمله لذآتش به زنبور عسل ماند
که شیرینیش بسیار است و زان افزون شر و شورش

کمال از ضعف تن چون شمع دارد زرقشان چهره
میر کی شود وصل بتان با این زر و زورش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.