هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از جدایی و درد عشق شکایت دارد و بیان می‌کند که با وجود همه‌ی مشکلات، عشق و دوستی را فراموش نکرده است. همچنین، اشاره‌ای به مکان‌های مقدس مانند حرم و دیر دارد و نشان می‌دهد که عشق او فراتر از این مکان‌هاست.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'جز جگر و درد درد هیچ نخوردیم' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۶۹۰

باز می بیخودی بروی تو خوردیم
از حرم و دیر عزم کوی نو کردیم

خاک در دیر و کعبه چند نتوان بود
و نوبت آن شد که گرد کوی نو گردیم

شکر که هر شام از هنر با دل گرمیم
آن که هر صبح بی تو با دم سردیم

گر همه درمان خود طبیب فرستد
کی رسد آنها به ما که ما همه دردیم

روی به ما کرده گونه گونه بلاهاست
ناز تو با اشک سرخ و چهره زردیم

گر ورق عمر با تمام به پیچند
ما سر طومار دوستی تئوردیم

در ره او تا گمان توشه ما ساخته
جز جگر و درد درد هیچ نخوردیم
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.