هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مضامین عاشقانه، می‌نوشی و رندی سخن می‌گوید. شاعر از ساقی می‌خواهد تا غم را دور بریزد و به همراه نوشیدن می، به شادی و رقص بپردازد. همچنین، اشاره‌ای به انتقاد از واعظ و قاضی دارد و تمایل به آزادی و رهایی از قید و بندهای اجتماعی را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن شامل اشاراتی به مصرف شراب و نقد نهادهای مذهبی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب باشد. همچنین، درک عمیق‌تر مفاهیم عرفانی و انتقادی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۶۹۹

بیا ساقی که بیخ غم به دور گل براندازیم
می گلگون طلب داریم و گل در ساغر اندازیم

سر رقص و سراندازی سرو و لاله را با هم
سهی سروی به دست آریم و در پایش سراندازیم

اگر از شوق جمال گل گرفته لاله جام مل
او کله بر آسمان انداخت از آن برتر اندازیم

به آواز رباب و نی بنوشیم آشکارا می
به شهر آوازة رندی و می خواری در اندازیم

مین دم باشد ای واعظ که تا قاضی خبر یابد
کشیم او را ز محراب و نرا از منیر اندازیم

به خاک پای خود چندان بده فرصت سر ما را
که بر گیریمش از پایه به پای دیگر اندازیم

کمال از موج غم چون نیست گرداب جهان خالی
بیا تا بر لب دریای باد. لنگر اندازیم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.