هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غزل‌گونه است که در آن شاعر از درد فراق و عشق نافرجام سخن می‌گوید. او از چشم‌هایش که دیگر قادر به دیدن معشوق نیستند، از دل‌های خونین و فریادهای درونی، و از رنج‌های عاشقانه مانند زلف‌های بریده و خال بر لب یاد می‌کند. شاعر با تصاویری مانند اشک گلگون و خون جاری در دیوان، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'خون ریختن از چشم' یا 'داغ بر جان' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۷۰۵

ترا چون چشم خود دیگر به مردم دید نتوانم
دو چشم دیگری خواهم که از غیرت بپوشانم

زرشک از دیده خون ریزد گرم در دل فرود آئی
ز دل فریاد برخیزد گرت بر دیده بنشانم

چو از رخ زلف ببریدی گستی رشته عمرم
چو بر لب خال بنهادی نهادی داغ بر جانم

به طاق ابروان خوانم ترا پیوسته پیش خود
با این آیت رحمت به محرابت چو می خوانم

به خاک پای تو خود چون رسد گلگون اشک من
که در راه بیفتد هر دم منش چندانکه میرانم

در اشعار از دو چشم تر چو گفتم سرگذشتی دو
زهر بحری روان شد خون به جدول های دیوانم

کمال از دوریم گفتی چه بگذشته بر چشمت
چو تو رفتی در سیراب رفت از چشم گریانم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.