هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق، غربت، و رنجهای عاشقانه میگوید. او از بیتوجهی معشوق، رنج دل، و حس حقارت در عشق شکایت دارد و در عین حال، به امید وصل و رهایی از رقیب اشاره میکند. همچنین، به مفاهیمی مانند فقر معنوی، علم، و خط (نوشتار) نیز پرداخته شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و مفاهیم فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، برخی از واژگان و استعارهها ممکن است برای سنین پایین نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۷۰۸
را که هست ز ساعد در آستین پرسیم
به پول کهنه نیرزند مفلسان قدیم
در بنیم نشانم من غریب ز چشم
ترحمی نکنی هیچ پر غریب و بتیم
خط تو سوخت بر آتش هزار دفتر علم
ندانمت ز که این خط گرفته تعلیم
به درد عشق تو عشرت همین بود که مرا
شراب خون دل و غم حریف و غصه ندیم
همیشه بیم کنند از رقیب عاشق را
امید وصل اگر باشد از رقیب چه بیم
مرا تمام بود نیم مدعی در عشق
کجاست تیغ که سازد رقیب را به دو نیم
کمال کیست که او را گدای خود شمری
مرا حقیر شمر کز تو متئیست عظیم
به پول کهنه نیرزند مفلسان قدیم
در بنیم نشانم من غریب ز چشم
ترحمی نکنی هیچ پر غریب و بتیم
خط تو سوخت بر آتش هزار دفتر علم
ندانمت ز که این خط گرفته تعلیم
به درد عشق تو عشرت همین بود که مرا
شراب خون دل و غم حریف و غصه ندیم
همیشه بیم کنند از رقیب عاشق را
امید وصل اگر باشد از رقیب چه بیم
مرا تمام بود نیم مدعی در عشق
کجاست تیغ که سازد رقیب را به دو نیم
کمال کیست که او را گدای خود شمری
مرا حقیر شمر کز تو متئیست عظیم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.