هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از شور و شیدایی عاشق نسبت به معشوق سخن میگوید. شاعر با تصاویری مانند بوسه بر رخسار معشوق، زانو زدن در برابر او، و گم شدن در بتخانه، عشق خود را بیان میکند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند گم شدن در کعبه و زیارتگاه مستان دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۷۱۵
چه خوش بود آن شبی کز در در آمد بار مهرویم
رخش بوسیدم و لب هم دگرها را نمی گویم
مه خرگه نشین آن شب مرا زانو زدی صد جا
چو آن ترک از سرمستی نهادی سر به زانویم
کجا بابم من آن دل را که کردم بر در او گم
که در بتخانه گمگشتست و من در کعبه میجویم
زیارتگاه من سازید طاقی در ره مستان
که خواهد کشت میدانم به ناز آن چشم و ابرویم
دلا کر گویدت دلبر که دلها گوی ما باشد
به چوگان سر زلفش بگو من هم همین گویم
برای مستی من گو میاوره آب می ساقی
که از خاک سر کویش صبا می آورد بویم
کمال از خضر پرسش کرد وصف چشمهاش گفتا
چو آن لب دیده ام ژان آب اکنون دست می شویم
رخش بوسیدم و لب هم دگرها را نمی گویم
مه خرگه نشین آن شب مرا زانو زدی صد جا
چو آن ترک از سرمستی نهادی سر به زانویم
کجا بابم من آن دل را که کردم بر در او گم
که در بتخانه گمگشتست و من در کعبه میجویم
زیارتگاه من سازید طاقی در ره مستان
که خواهد کشت میدانم به ناز آن چشم و ابرویم
دلا کر گویدت دلبر که دلها گوی ما باشد
به چوگان سر زلفش بگو من هم همین گویم
برای مستی من گو میاوره آب می ساقی
که از خاک سر کویش صبا می آورد بویم
کمال از خضر پرسش کرد وصف چشمهاش گفتا
چو آن لب دیده ام ژان آب اکنون دست می شویم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.