هوش مصنوعی: شاعر در خواب، تصاویری از معشوق و رنج‌های عشق را می‌بیند. او از جدایی و محنت می‌نالد، اما یاد معشوق به او آرامش می‌دهد. تصاویری از آتش، آب، و روشنایی ماه، حالات روحی او را نشان می‌دهند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و جدایی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۷۲۰

خیال چشم و ابرویت شبی در خواب میدیدم
تو گونی جادوان مست در محراب میدیدم

ز دست چشم و دل آندم تن غمدیده خود
گهی در آتش محنت گهی در آب میدیدم

را تمنای رخ و زلفت چو میکردم در آن سودا
بروز روشن آن ساعت شب مهتاب میدیدم

به گرد خاطر غمگین چرا گشتی می رنگین
گر از جام لبت جان را دمی سیراب میدیدم

چو خاک آستان تو همی آید بچشم من
گشاده بر در بختم دری ز آن باب میدیدم

ز هجرت سوختم راحت نمی کردم تمنائی
ولی هر گونه محنت را بی اسباب میدیدم

کمال خسته را هر دم به یاد لعل دربارت
روان از چشمه چشمش عقیق ناب میدیدم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.