هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و نیاز خود به معشوق سخن میگوید. او از ابروی معشوق به عنوان محراب و از زلف او به عنوان نمازگاه یاد میکند. شاعر با اشاره به زیباییهای معشوق، از خداوند عمر دراز میخواهد تا بتواند به عشق خود ادامه دهد. او همچنین از کمال بندگان خدا سخن میگوید و خود را به دلیل این اقبال، سرفراز میداند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و شناخت ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۷۳۹
ز ابرویت به محراب نیازم
سر زلفت برد عقل نمازم
نظر کج بأختی گفتی به آن زلف
دو رخ دارد چگونه کج نبازم
سر زلفت مرا عمر دراز است
خداوندا بده عمر درازم
کمال از بندگان ماست کوئی
بدین اقبال دایم سرفرازم
سر زلفت برد عقل نمازم
نظر کج بأختی گفتی به آن زلف
دو رخ دارد چگونه کج نبازم
سر زلفت مرا عمر دراز است
خداوندا بده عمر درازم
کمال از بندگان ماست کوئی
بدین اقبال دایم سرفرازم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.