هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و دوستی، زیبایی معشوق، و فداکاری در راه عشق سخن میگوید. او از سالها تلاش و جستوجو برای یافتن معشوق میگوید و اکنون زمان آن رسیده که گل و ریحان دوستی را بچیند. شاعر از زیبایی معشوق و فداکاری خود در راه او میسراید و بیان میکند که حتی اگر مردم از رشک خون بریزند، او از گفتن حقیقت دریغ نمیکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات پیچیده شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۷۴۲
سالها شد که در تک و پوییم
تو بمانی عجب چه میجوئیم
وقت آن شد که از حدیقة انس
گل و ریحان دوستی ہوئیم
وصف قد تو پیش ابروی تو
کج نشینیم و راست بر گوئیم
شاکری هاست زآن دهان ما را
از تو راضی به یک سر موئیم
سر فرو برده چون سر زلفت
حلقه حلقه به فکر آن روئیم
خلق ریزند خون ما از رشک
گر بگوئیمه کشته اوئیم
بافتی شاهی دو کون کمال
نا بگفتیه گدای آن گوییم
تو بمانی عجب چه میجوئیم
وقت آن شد که از حدیقة انس
گل و ریحان دوستی ہوئیم
وصف قد تو پیش ابروی تو
کج نشینیم و راست بر گوئیم
شاکری هاست زآن دهان ما را
از تو راضی به یک سر موئیم
سر فرو برده چون سر زلفت
حلقه حلقه به فکر آن روئیم
خلق ریزند خون ما از رشک
گر بگوئیمه کشته اوئیم
بافتی شاهی دو کون کمال
نا بگفتیه گدای آن گوییم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.