هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و مینوشی سخن میگوید و از زهد و ریاکاری دوری میجوید. او به ساقی میگوید که قدحی بیاورد تا از شرمساری رهایی یابد و به عشق و مستی بپردازد. شاعر تأکید میکند که از دشمنان و طعنهای آنان نمیهراسد و به عشق و مینوشی وفادار است. همچنین، او از زیبایی و جمال معشوق سخن میگوید و از زهد و نیکنامی به عنوان عار یاد میکند.
رده سنی:
18+
محتوا شامل اشارههایی به مینوشی و مستی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، مفاهیم عرفانی و تصوفی موجود در شعر ممکن است برای سنین پایین قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۷۶۰
قدحی بیار ساقی که ز تویه شرمسارم
سر آن ندارم اکنون که به زهد سر در آرم
من از آن میی که خوردم ز ازل به باد لعلت
بدو چشم نیم مستت که هنوز در خمارم
نروم به طعن دشمن ز درت به هیچ پانی
که سری نهادم اینجا که به تیغ بر ندارم
به نظاره گلستان جمال اور چو نرگس
همه چشم باشم آن دم که ز خاک سر بر آرم
زمی مغانه امشب کم و بیش هرچه باشد
بدهید ای حریفان بدهید انتظارم
قدحی بیار ساقی که رسم بدیر معنی
که ز خانقاه صورت نگشاد هیچ کارم
چه زبان اگرچه گشتم چو کمال رند و عاشق
که ز زهد و نیک نامی همه عمر بود عارم
سر آن ندارم اکنون که به زهد سر در آرم
من از آن میی که خوردم ز ازل به باد لعلت
بدو چشم نیم مستت که هنوز در خمارم
نروم به طعن دشمن ز درت به هیچ پانی
که سری نهادم اینجا که به تیغ بر ندارم
به نظاره گلستان جمال اور چو نرگس
همه چشم باشم آن دم که ز خاک سر بر آرم
زمی مغانه امشب کم و بیش هرچه باشد
بدهید ای حریفان بدهید انتظارم
قدحی بیار ساقی که رسم بدیر معنی
که ز خانقاه صورت نگشاد هیچ کارم
چه زبان اگرچه گشتم چو کمال رند و عاشق
که ز زهد و نیک نامی همه عمر بود عارم
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.