هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر عشق عمیق شاعر به معشوق است. او آرزو می‌کند نقاب از چهره معشوق بردارد، از شیرینی لبش بوسه بگیرد و همه چیز را فدای دیدار او کند. شاعر حتی حاضر است باغبان را از قطع سرو بازدارد و خودش با چشمان گریان به سوی آب رود. در نهایت، او نمی‌تواند حتی برای لحظه‌ای دل از معشوق و شراب پیر مغان بردارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه موجود در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند شراب و می‌نوشی ممکن است برای گروه سنی پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۷۶۸

گر دهد دستم کز آن عارض نقابش بر کنم
بوسه دو از رخ چون آفتابش بر کنم

تلخ گردد کام عیش من چو دندان طمع
از لب شیرین چو حلوای نباشه بر کنم

پیش چشم من مقابل جز خیال روی دوست
هر که زد خیمه همه میخ و طنابش بر کنم

سرو را پیش قد او باغبان گر بر نکند
و من روم با چشم گریان تا به آبش بر کنم

نرگس ار گوید مثال غمزه اش دیدم به خواب
در نظرها چشم مست تیم خوابش بر کنم

تا حدیث اوست نقل مجلس پیر مغان
دل کجا یک لحظه از نقل و شرابش بر کنم

گر شود مطرب خمش با او چو می نوشد کمال
بشکنم چشم نی و گوش ربابشه بر کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.