هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و هجران سخن می‌گوید و بیان می‌کند که با وجود تمام سختی‌ها و بلاها، عشقش پایدار است. او حاضر است مانند فرهاد و مجنون برای معشوقش فداکاری کند و بر لطف خداوند تکیه می‌زند. همچنین، به تلاش برای کسب علم و فضل اشاره می‌کند و می‌گوید که با تلاش می‌تواند از ثروت‌های مادی بی‌نیاز شود. در پایان، از کنترل نفس و غلبه بر آن سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات تاریخی و ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۷۷۲

گفت دلدارم که از هجران دلت خون می کنم
گفتم ار خون شد و را از دیده بیرون می کنم

نیست با بارم خلافی غیر از این مقدار بس
گر بلا کم می کند من ناله افزون می کنم

گر که او شیرین شود من میشوم فرهاد او
گر که او لیلی شود من کار مجنون میکنم

گر که با ما بر سر بی مهری و کین هست چرخ
تکیه بر لطف و عطای ذات بی چون می کنم

در پی کشف حقایق با سری پرشور و شوق
سپر در دامان کره و دشت و هامون می کنم

با تلاش و کوشش اندر راه کسب علم و فضل
خویشتن را بی نیاز از گنج قارون میکنم

مار اگر افسون شد و با ورد می گوید کمال
اژدهای نفس را یی ورد افسون میکنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.