هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و غم معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که این درد را نه تنها آزاردهنده نمی‌داند، بلکه آن را درمان خود می‌پندارد. او از رقیب و دوری از معشوق شکایت دارد، اما عشقش چنان است که حتی با وجود این مشکلات، تسلیم نمی‌شود. همچنین، شاعر از گفتن کلمه‌ای در وصف معشوق پشیمان است و با وجود خرابی از غم، حاضر به ترک آن نیست.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم ادبی کلاسیک ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۷۸۸

مریض عشقم و درد تو دارم
ز دردت تا ابد سر برندارم

خطا گفتم چه درد استغفرالله
من این خود عین درمان می شمارم

غمت گوید برآر از سینه آهی
به جان اینک مرادش می برآرم

رقیب ار بی گناهم از درت راند
نه اینم من کزار آن در گذارم

به جرم آنکه روزی گفتمش ماه
هنوز از روی خویش شرمسارم

بدو گفتم کمال از غم خرابست
به گفتا گر بمیرد غم ندارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.