هوش مصنوعی: شاعر در این متن از فرار از عشق، جفای جهان و رنج‌های زندگی می‌گوید. او از رقیبان، وابستگی‌ها و حتی از خود معشوق نیز گریخته است. در نهایت، تأکید می‌کند که گریز او نه از آزادی، بلکه از بندگی و وابستگی بوده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و پیچیده‌ای است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی مفاهیم مانند گریز از عشق و جفای جهان نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۹۵

من ز جانان به جان گریخته ام
وزه جفای جهان گریخته ام

آفرین بر گریز پائی من
کز غم این و آن گریخته ام

خلق در خانه ام کجا بابند
که من از خان و مان گریخته ام

بر درش دیده ام رقیبان را
چون گدا از سگان گریخته ام

گفت: از من گریخت نتوانی
گفتمش من از آن گریخته ام

بنده هرگز گریخت ز آزادی
از در او من آن گریخته ام

گر تو ناگه گریختی ز کمال
من ازو هر زمان گریخته ام
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.