هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و درد فراق می‌گوید. او با یاد معشوق شاد است و درد فراق را تحمل می‌کند. با دیدن صورت معشوق در آینهٔ جام، از پای می‌افتد و تلاش‌هایش برای وصال به نتیجه نمی‌رسد. او خود را مرید معشوق می‌داند و تنها او را می‌خواهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۷۹۶

من ز غمت خرم و به یاد تو شادم
درد تو دارم که هیچ درد مبادم

تا ورق روی تو مطالعه کردم
هرچه بخواندم همه برفت ز یادم

قصه سوز درون خویش بمردم
مردم و چون شمع در میان ننهادم

تا نبرد بوئی از تو باد صبا نیز
از دل پرخون چو غنچه لب نگشادم

روی تو دیدم شبی در آینه جام
جام می از دست و من ز پای فتادم

سعی نمودم به پای بوس نو عمری
با همه جهد آن مراد دست ندادم

از تو کمال شکسته جز تو نخواهد
زانکه مرید توأم من و تو مرادم
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.